فرضیه بازار کارآمد

ساخت وبلاگ

TDL یک مشاوره تحقیقاتی کاربردی است. در کار خود ، ما از بینش زمینه های متنوع - از روانشناسی و اقتصاد گرفته تا یادگیری ماشین و علم داده های رفتاری - برای مجسمه سازی راه حل های هدفمند برای مشکلات ظریف استفاده می کنیم.

فرضیه بازار کارآمد یک تئوری اقتصادی است که تصریح می کند قیمت دارایی های معامله شده ، مانند سهام ، تمام اطلاعات عمومی موجود در بازار را منعکس می کند. 1 این بدان معناست که اگر شما بر اساس اطلاعات عمومی روی دارایی ها سرمایه گذاری می کنید ، می توانید با گذشت زمان از بازار بهتر عمل کنید ، زیرا خریداران و فروشندگان با همین اطلاعات کار می کنند. 2 فرضیه بازار کارآمد بخشی از تفکر اقتصادی لیبرال است ، زیرا از فکر نئولیبرال از بازار آزاد کارآمد که نیازی به مداخله ندارد ، پیروی می کند.

به منظور درک بهتر فرضیه کارآمد بازار ، ابتدا درک سرمایه گذاری سهام اساسی مهم است. در ساده ترین سطح خود ، قیمت سهام بر اساس اطلاعات مثبت یا منفی در مورد شرکت متعلق به آنها تغییر می کند. این امر به این دلیل است که اگر یک سرمایه گذار خبرهای خوبی درباره یک شرکت بشنود ، احتمالاً آنها سهام این شرکت را خریداری می کنند ، بنابراین قیمت سهام را بالا می برد. اگر یک سرمایه گذار خبرهای بدی درباره یک شرکت بشنود ، ممکن است سهام خود را بفروشد ، بنابراین قیمت سهام را پایین می آورد.

فرضیه کارآمد بازار نشان می دهد که بین اخبار (یا اطلاعات) و قیمت ها رابطه مستقیمی وجود دارد ، زیرا خریداران و فروشندگان به طور کلی به همان اطلاعات دسترسی دارند. اگر قیمت ها طبق اطلاعات عمومی حرکت کنند ، آنها به طور کارآمد (به موقع) اتفاق می افتند ، به این معنی که سهام با قیمت عادلانه خود تجارت می کنند. 3

اطلاعات را نمی توان توسط عموم مردم پیش بینی کرد ، زیرا طرفداران این فرضیه می گویند که بازار تصادفی است. بنابراین ، نتیجه می گیرد که سرمایه گذاران نمی توانند با خرید سهام کم ارزش یا فروش قیمت های تورم ، بازار را شکست دهند. اگرچه ممکن است یک یا دو بار خوش شانس باشید ، فرضیه بازار کارآمد نشان می دهد که هنگام بازده سرمایه گذاری نمی توانید به طور مداوم از میانگین بازار بهتر عمل کنید. بنابراین 3 سرمایه گذاران باید از طریق گمانه زنی ها تصمیم بگیرند ، که خطرات زیادی دارد. 4

به عنوان مثال ، شما ممکن است اکنون در خانه بنشینید که فکر می کنید باید در زوم سرمایه گذاری کرده باشید ، که از زمان شروع Covid-19 ، قیمت سهام آنها بیش از 100 ٪ افزایش یافته است. 5 با این حال ، قبل از همه گیر ، این سهام "کم ارزش" نبودند ، زیرا هیچ کس نمی توانست یک خاموشی جهانی را پیش بینی کند که میلیون ها نفر را مجبور به کار از خانه کند. با توجه به فرضیه کارآمد بازار ، بر اساس اطلاعات در دسترس عموم ، درک این امر غیرممکن بود که سهام بزرگنمایی تا زمان قبلاً افزایش یابد ، در این مرحله شما با خرید سهام در جدید ، به همان اندازه نمی توانید تهیه کنیدقیمت تورم

من انتخاب های سهام را با اخترشناسان مقایسه می کنم اما نمی خواهم اخترشناسان دهان بد را بد کنم.

- یوجین فاما ، "پدر" مالی مدرن 1

نظریه ، با تمرین ملاقات کنید

TDL یک مشاوره تحقیقاتی کاربردی است. در کار خود ، ما از بینش زمینه های متنوع - از روانشناسی و اقتصاد گرفته تا یادگیری ماشین و علم داده های رفتاری - برای مجسمه سازی راه حل های هدفمند برای مشکلات ظریف استفاده می کنیم.

شرایط کلیدی

تجزیه و تحلیل بنیادی: یک استراتژی تجزیه و تحلیل معامله گر که سعی می کند با بررسی عوامل مانند وضعیت اقتصاد ، شرایط صنعت یا حتی اثربخشی مدیریت یک شرکت ، با استفاده از سهام کم ارزش یا بیش از حد ارزش خود را پیش بینی کند. 6

تجزیه و تحلیل فنی: یک استراتژی تجزیه و تحلیل معامله گر که به منظور پیش بینی حرکات قیمت آینده در بازار سهام ، حرکات قیمت گذشته را بررسی می کند. 7

تئوری پیاده روی تصادفی: نظریه ای که نشان می دهد تغییرات در قیمت سهام کاملاً مستقل از سایر تغییرات قیمت سهام است ، به این معنی که از روند یک بازار نمی توان برای پیش بینی استفاده کرد. 8

حباب اقتصادی/دارایی: افزایش قیمت دارایی (ناشی از رفتار هیجان انگیز بازار) که باعث می شود قیمت سهام یک دارایی از ارزش بازار منصفانه خود فراتر رود. معمولاً ، افزایش سریع ارزش بازار توسط "تصادف" دنبال می شود ، جایی که حباب و دارایی ها به سرعت در ارزش کاهش می یابد. 9

تاریخ

افرادی که در سرمایه گذاری سهام شرکت می کنند ، معمولاً با هدف کسب درآمد بر اساس وجود و شناسایی سهام کم ارزش و بیش از حد ، انگیزه می گیرند. سرمایه گذاران همیشه در تلاشند تا "بازار را شکست دهند" - اما فرضیه کارآمد بازار این ایده را که این امکان وجود دارد به چالش می کشد.

در اوایل دهه 1900، ریاضیدان فرانسوی لوئیس باکلیه تحلیلی از بازار سهام انجام داد که تصادفی بودن بازار را نشان داد: بازده امروز هیچ تأثیری بر سهام فردا نداشت. 10 اگرچه فرضیه بازار کارآمد تا سال 1970 محقق نشد، کار انجام شده توسط افرادی مانند Bachelier زمینه را برای این فرضیه فراهم کرد. باکلیه با نشان دادن اینکه بازار سهام تا حدی بر اساس عملکرد تصادفی عمل می کند، پیشنهاد کرد که پیش بینی حرکت قیمت سهام غیرممکن است، که گام مهمی به سوی فرضیه بازار کارآمد است. 10

در سال 1965، یوجین فاما، که یک بازیگر کلیدی در توسعه مالی مدرن بوده است، از مدل پیاده‌روی تصادفی Bachelier استفاده کرد تا نشان دهد که تکنیک‌های مورد استفاده توسط تحلیلگران فنی برای پیش‌بینی بازده سهام هیچ قدرتی ندارند. 10 در ابتدا، تأکید بر تصادفی بودن بازار، بسیاری از اقتصاددانان را بر آن داشت تا معنای اقتصادی بازده سهام را کنار بگذارند. با این حال، در اواسط دهه 1960، این دیدگاه شروع به تغییر کرد زیرا اقتصاددانان نشان دادند که تصادفی بودن بازده از یک بازار سهام کارآمد انتظار می رفت. در اصل، آنها پیشنهاد کردند که تنها چیزی که می توان پیش بینی کرد این واقعیت است که چرخش های بازار سهام غیرقابل پیش بینی است.

یوجین فاما ایده های خود را در مقاله معروف خود با عنوان "بازارهای سرمایه کارآمد: مروری بر نظریه و کار تجربی" رسمی کرد. در این مقاله در سال 1970، او نظریه بازار کارآمد را به سه فرضیه تقسیم کرد: شکل ضعیف، شکل نیمه قوی و شکل قوی.

شکل ضعیف بیان می کند که قیمت بازار امروز منعکس کننده تمام داده های گذشته است و بنابراین هیچ شکلی از تحلیل تکنیکال به سرمایه گذاران در پیش بینی کمک نمی کند، اگرچه تحلیل بنیادی هنوز هم می تواند کمک کند. فرم نیمه قوی بیان می کند که از آنجایی که تمام اطلاعات در دسترس عموم بخشی از قیمت فعلی یک سهام است، تنها اطلاعات داخلی می تواند به سرمایه گذاران کمک کند، نه تحلیل های فنی یا بنیادی. فرم قوی بیان می کند که هم اطلاعات در دسترس عمومی و هم اطلاعات غیر عمومی از قبل در قیمت سهام منعکس شده است، بنابراین هیچ اطلاعات اضافی وجود ندارد که بتواند به مردم در "غلبه بر بازار" کمک کند. 4

در دهه 1970، شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارا به طور گسترده پذیرفته شد. با این حال، در دهه 1980، تعدادی ناسازگاری این باور را زیر سوال برد. 10

عواقب

نظریه های اقتصادی اقتصادی پیامدهای زیادی برای جامعه دارند. اغلب ، تئوری های مختلف از گروه های مختلف بهره می برند و هزینه می کنند. فرضیه بازار کارآمد با رعایت اندیشه اقتصادی لیبرال ، پیامدهای سیاسی مهمی دارد.

فرضیه کارآمد بازار نشان می دهد که نیازی به مداخله دولتی در بازار وجود ندارد زیرا قیمت سهام همیشه با ارزش بازار عادلانه معامله می شود. فرضیه کارآمد بازار توسط محققان در قانون تجارت و کارآفرینی میشیگان به عنوان شواهدی مورد استفاده قرار گرفت تا مفهوم مقررات زدایی بخش مالی را تحت فشار قرار دهد. مقررات زدایی پیشنهاد می کند که مقررات ایالتی باید برداشته شود زیرا بازار خود تنظیم و اصلاح است. 11 اگر بازار به خودی خود کارآمد باشد ، مداخله و مقررات دولت در واقع ممکن است رقابت مضر و خفه کننده باشد.

فرضیه بازار کارآمد همچنین پیامدهای مربوط به زمینه اقتصاد رفتاری را دارد. این فرضیه حاکی از آن است که سرمایه گذاران افراد منطقی هستند که براساس اطلاعات موجود سهام را خریداری و می فروشند. بنابراین به جای اقتصاد رفتاری ، به تئوری اقتصادی سنتی اعتبار می بخشد ، همانطور که اولی به Homo Economyus ، موجودی کاملاً منطقی اعتقاد دارد ، در حالی که دومی معتقد است که مردم اغلب تحت تأثیر عوامل "غیر منطقی" مانند احساسات ، اعتقادات و تأثیرات فرهنگی در مالی خود قرار می گیرندتصمیماتالبته فقط مقدار مشخصی از اطلاعات در هر زمان در هر زمان در دسترس است و بنابراین تصمیمات به محدودیت ها (عقلانیت محدود) محدود می شود.

با این حال ، به طور مستقیم ، فرضیه بازار کارآمد عواقبی برای سرمایه گذاران و تحلیلگران دارد. این فرضیه با بیان اینکه پیش بینی های بازده سهام چیزی بیش از حدس و گمان نیست ، فضای کمی برای تجزیه و تحلیل اساسی یا فنی باقی می گذارد. فرضیه کارآمد بازار با استراتژی های معاملاتی فنی مخالف است و در عوض نشان می دهد که مردم باید پول خود را در بازارهای ریسک پایین تر مانند اوراق بهادار کم هزینه سرمایه گذاری کنند. 12

بحث

قبل از ظهور فرضیه بازار کارآمد در دهه 1970، نظریه اقتصادی حاکم بر بازار مالی این بود که سفته بازی بر قیمت سهام تأثیر می گذارد. این باور توسط جان مینارد کینز در سال 1936 تداوم یافت، او پیشنهاد کرد که چون سرمایه گذاران بر اساس آنچه که فکر می کنند سرمایه گذاران دیگر انجام خواهند داد، تصمیم می گیرند، قیمت سهام بیشتر با سفته بازی هماهنگ است تا مبانی اقتصادی. 10 امروزه، بسیاری از مردم هنوز بر این باورند که نظرات مردم در مورد بازار - برای مثال، میزان خوش بینانه یا بدبینانه آنها نسبت به جهان - می تواند قیمت سهام را به شدت بالا یا بیش از حد پایین بیاورد. بنابراین، سهام همیشه با قیمت بازار منصفانه معامله نمی شود. 3

اگر مردم بر اساس پیش‌بینی‌های خود از رفتار دیگران، یا بر اساس خلق و خوی خوش‌بینانه و بدبینانه، تصمیم‌های سرمایه‌گذاری می‌گیرند، پس مردم سرمایه‌گذاران صرفاً منطقی نیستند. اقتصاددانان رفتاری، که می دانند مردم اغلب غیرمنطقی هستند، در مقابل فرضیه بازار کارآمد استدلال می کنند. به عنوان مثال، ریچارد تالر، اقتصاددان، مطالعه‌ای انجام داد که نشان می‌دهد بازارها تمایل به «واکنش بیش‌ازحد» به روندهای زیر دارند: وقتی سهامی در یک دوره 3-5 ساله عملکرد خوبی داشت، اغلب در طول 3-5 سال آینده ارزش خود را برمی‌گرداند. چنین نوسانات شدید دور از مبانی اقتصادی نشان می دهد که قیمت سهام همیشه با "ارزش بازار منصفانه" برابر نیست. 10

سایر اصول، مانند اثر شرکت نادیده گرفته شده، نیز شواهدی را علیه فرضیه بازار کارآمد ارائه می کنند. اثر شرکت نادیده گرفته شده تصریح می کند که چون سهام شرکت های کمتر شناخته شده از تجزیه و تحلیل بازار کنار گذاشته می شود، سرمایه گذاران باهوش می توانند سهام کم ارزش خود را خریداری کنند، به این معنی که شرکت های کمتر شناخته شده اغلب در نهایت از شرکت های شناخته شده بهتر عملکرد بهتری دارند. 13

این واقعیت که مردم در واقع اغلب از معاملات در بازار سهام میلیون ها درآمد کسب می کنند، فرضیه بازار کارآمد را نیز زیر سوال می برد. به عنوان مثال، وارن بافت، جان تمپلتون، پیتر لینچ و پل تودور جونز، همگی سرمایه‌گذارانی هستند که به طور مداوم بازدهی بسیار خوبی ایجاد می‌کنند که فراتر از عملکرد کل بازار است. 3 اگر فرضیه بازار کارآمد حاکی از آن باشد که همه افراد فرصت برابری برای کسب درآمد دارند، زیرا قیمت‌ها به اطلاعات عمومی واکنش نشان می‌دهند، مطمئناً مردم نمی‌توانند از سرمایه‌گذاری بیش از دیگران سود ببرند.

برای بحث در مورد اختلافات پیرامون فرضیه کارآمد بازار ، بحث در مورد بحران مالی سال 2008 مهم است. برخی از مردم بر این باورند که بحران مالی می توانست پیش بینی شود ، اما طرفداران فرضیه کارآمد بازار نتوانستند حباب در قیمت دارایی را ببینند ، و اگر کورکورانه از این فرضیه پیروی نمی کردند ، ممکن است بتوانند به مردم هشدار دهندبشر14 با این حال ، دیگران نشان می دهند که به این دلیل است که افراد کافی به فرضیه کارآمد بازار اعتقاد ندارند که این بحران رخ داده است. طرفداران این استدلال می گویند که از آنجا که مردم فکر می کردند ضرب و شتم بازار آسان است ، در روند کوتاه مدت سرمایه گذاری زیادی وجود داشته است. برای سرمایه گذاری در این روندهای کوتاه مدت ، سرمایه گذاران مجبور به وام شدید بودند ، که منجر به داشتن بارهای بدهی سنگین شد که به بحران اقتصادی کمک می کرد. 14

بحران مالی سال 2008 همچنین زیر سؤال برد که آیا مقررات زدایی بخش مالی در واقع سودمند بوده است یا خیر. براساس فرضیه کارآمد بازار ، دولت نباید پس از این تصادف مداخله می کرد ، زیرا سهام در نهایت به لطف یک بازار کارآمد ، خود را به خود اختصاص می داد. با این حال ، دولت مداخله کرد ، این بدان معنی است که ما هرگز نمی دانیم که آیا بازار می تواند بدون مداخله زنده بماند.

مطالعه موردی

Covid-19 و بازار مالی

با توجه به فرضیه کارآمد بازار ، قیمت های موجود در بازار به سرعت با اطلاعات و ادراک عمومی سازگار می شوند. با این حال ، رابرت شیلر ، اقتصاددان آمریکایی با توجه به همه گیر جهانی اخیر ، این دیدگاه را مورد اختلاف قرار می دهد. شاخص S& P 500 ، که عملکرد سهام 500 شرکت بزرگ را اندازه گیری می کند ، در 19 فوریه 2020 رکورد تمام وقت را نشان داد ، زیرا این ویروس در سراسر جهان گسترش یافت. 15 این روند نشان می دهد که بازار ایالات متحده به طور منطقی به اطلاعات در دسترس عموم پاسخ نمی داد ، زیرا مردم بیش از هر زمان دیگری سرمایه گذاری می کردند حتی وقتی می دیدند که شهرها تعطیل شده اند و مردم مجبور به متوقف کردن کار هستند ، که باید نشان می داد که آنها باید پول خود را نگه دارندبرای آماده سازی برای آنچه ممکن است در راه باشد. این داده ها حاکی از آن است که بازار مالی غیر منطقی تر از آن است که فرضیه بازار کارآمد نشان می دهد.

با این حال ، از طرف دیگر ، COVID-19 نشان می دهد که بازار چقدر غیرقابل پیش بینی است: چه کسی می تواند تصور کند که چه نوع سهام در قیمت شلیک می کند و اگر نتوانیم وضعیت جهان را پیش بینی کنیم ، چه نوع سقوط خواهد کرد؟نه تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی ثابت نمی شد که در این مواقع بی سابقه ، استراتژی های تجاری مفیدی باشد.

منابع TDL مرتبط

سرمایه گذاری فوق العاده دشوار است. به گفته نویسنده ما شایان گوز ، یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم هنگام سرمایه گذاری انجام می دهند ، اثر تمایل است: فروش دارایی هایی که ارزش خود را افزایش داده اند و دارایی هایی را که ارزش خود را کاهش داده اند ، کاهش داده اند زیرا ما به جای سود ، توسط غرور هدایت می شویم. اثر تمایل برای یک بازار مالی که به فرضیه بازار کارآمد و Homo Economyus پایبند باشد ، معنی ندارد و باعث می شود که GOSE به مشاوره در مورد چگونگی جلوگیری از تأثیر دفع و پایبندی به تصمیمات سرمایه گذاری منطقی بپردازد.

این مقاله از فرضیه بازار کارآمد نظر مخالف دارد. سردبیر TDL ، ناتان کلت با محقق مدیریت بازرگانی Selim Aren ، مصاحبه می کند ، که نشان می دهد رانندگان ناخودآگاه اغلب نیرویی هستند که در بازار مالی امروز هستند. به طور مشابه با کینز ، آرن نشان می دهد که حدس و گمان و رفتار گله بر قیمت سهام تأثیر می گذارد ، بنابراین قیمت سهام اغلب منعکس کننده ارزش بازار عادلانه نیست.

وارن بافت ، یک طرفدار "سرمایه گذاری ارزش" ، با انتخاب سرمایه گذاری های خود با عاقلانه و چسبیدن به آنها برای ده ها سال ، میلیاردها دلار از بازار سهام خارج کرده است. بر خلاف بسیاری از سرمایه گذاران دیگر ، بافت مشتاق تجارت نیست و در عوض مایل است سرمایه گذاری های خود را تا زمانی که آنها بازپرداخت کنند ، به جای عجله برای فروش آنها ، از طریق آن دیدن کنند.

مبانی تجارت فارکس...
ما را در سایت مبانی تجارت فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سحر دولتشاهی بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1402 ساعت: 0:44